بسم الرب الشهداء و الصدیقین
سال و محل تولد : 1341 رامین
میزان تحصیلات : دوم تجربی
وضعیت تاهل : مجرد
تاریخ اعزام به جبهه : 1361
یگان خدمتی و مسئولیت : امدادگر
تاریخ شهادت : 17/7/1361
نحوه ی شهادت : تیر مستقیم از ناحیه پهلو
محل شهادت : غرب کشور-سومار
نشانی مزارشهید : گلزار شهدای قزوین
زندگی نامه :
در تاریخ 20/6/1341 در روستای رامین فرزندی در خانواده ی مذهبی پا به عرصه ی وجود گذاشت که اولین فرزند خانواده بود بنابراین نام او را احمد گذاشتند . دوران ابتدایی را در روستای رامین می گذراند . در سال 1352 پدرش از دنیا رفت و زندگی او از نظر روحی و اقتصادی سخت شد . در همان دوران تصمیم گرفت که در ایام بیکاری کار کند و در خرج خانه کمک ویار مادرش باشد . دوره ی راهنمایی را با موفقیت در شهید آباد پشت سر گذاشت و در همان مدرسه در مقطع دبیرستان در رشته ی تجربی ادامه تحصیل داد تا اینکه در سال 1361 اعزام به جبهه غرب کشور شد تا دست تجاوز گر را نشانه گیرد .ودر مورخ 17/7/1361 دعوت حق را لبیک گفت. روحش شاد
خاطرات :
خیلی خوب قرآن و دعا و ذکر ...میخواند به ائمه وامام ارادت خاصی داشت ودر هر کاری به حضرت زهرا(س) متوسل می شد. عضو فعال بسیج بود و در مراسمهای مذهبی نوحه سرایی می کرد.
وصیت نامه :
قلم زمانی شروع به گریستن کرد که گویا اشکش خون و کلامش پیام بود .با سلام به صاحب الزمان (عج) و سلام بر نائب بر حقش امام خمینی و سلام بر شما امت حزب الله و گوش به فرمان امام . مبادا امام راتنها بگذارید اگر چنین شود اسلام را تنها گذاشته اید . در سخنان امام تفکر کنید تا شرق وغرب و عوامل مزدور داخلیش را بهتر بشناسید. مبادا انقلاب اسلامیمان صادر شود .مبادا جو سازی مزدوران در مورد یاران امام در جامعه جا پیدا کند مبادا قدس آزاد نگرددکه من با اعتقاد بر اینکه کلید فتح قدس در کربلاست در رهی راهی شدم که راه کربلا در آنجاست .
مادر جان راهم آگاهانه بود وبخاطر عشقی که به خدا و اسلام و امام داشتم این راه را انتخاب کردم و هدفم مشخص بود .مادر جان سلام و جواب سلام فرزندت را با سر بلندی بده مبادا گریه ات کفار و منافقین و بد خواهان را خوشحال کند...
مادر جان لباس خونینم را نگهدار و وقتی خواهرم بزرگ شد به او نشان بده به او بگو که برادرت مرگ با عزت را به زندگی با استکبار ترجیح داد مادر جان به همه تبریک بگو.
برادرم سلام ... مبادا اسلامم زمین بماند من به تو امید دارم که بعد از من راهم را ادامه می دهی .
برادرم –مادرم –خواهرم و تمام فامیل ها ودوستان آشنایان به یاد جنگ باشید و از خدا بخواهید که به شما اخلاص بدهد و در نزد خدا و امام زمان (عج) و امام خمینی مخلص باشید وامام را در نماز هایتان دعا کنید که تنها نجات دهنده ی اسلام در این زمان به غیر از خدا و امام زمان (عج) همین می باشد پس هر چه بیشتر اورا دعا کنید و از خدا بخواهید که این امام عزیز را تا انقلاب مهدی نگهدارد .
وچند سخنی با همسایه ها و تمام دوست وآشناها دارم شما را به خدا اگر از هم اشتباه وخطایی دیده اید به پای مکتبم مگذارید . بخاطر اینکه مکت ما مکتب حسین (ع) است یعنی خون و جهاد و پیام .و تنها ما بودیم که با قلب سیاه دست به کارهای ناشایست زدیم . و از همه ی شما خواهانم بخصوص از جوانان عزیز و از انجمنهای اسلامی بیشتر به یاد جنگ باشند و به جبهه ها بیایند و راه خونین شهدای اسلام را ادامه دهند .
مادر جان وقتی من شهید شدم و به آرزوی دیرینه ی خود رسیدم یعنی در واقع وقتی به لقاء الله پیوستم مرا در پیش پدرم دفن کنیدو به خواهرم بگو حتما قرآن بخواند که رمز پیروزی ما در همین دعا و قرآن خواندن است .
برادران و خواهران مسجد ها را پر کنید زیرا که دشمنان اسلام تنها از همین مسجد ها می ترسند و در دعای کمیل و نماز جمعه شرکت کنید که (ید الله مع الجماع ) یعنی دست خدا همیشه با جماعت است .
مادرم - برادرم - خواهرم باز هم تاکید می کنم که این راه را من با آگاهی انتخاب کرده ام نه از روی احساس . من سر رشته این راه را از امام حسین (ع) دریافت کردم و راه خونین او را ادامه دادم و چون مکتب به من چون مجبور بودم که به مکتب گردن نهم و دیگر من برای آب و خاک نجنگیدم چون که از آب و خاک پست تر و زشت تر وجود ندارد . انگیزه ی جهاد من تنها کمک به دین خدا برای حفظ اسلام و یاری امام بوده و پس امیدوارم مقبول درگاه خدا قرار بگیرم و در پایان امیدوارم خدا انقلاب اسلامی ما را به انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) متصل گرداند که به راستی هم بازگشت همه به سوی خداست .
انالله وانا علیه راجعون والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته
فدایی اسلام و امام احمد شمسی پور دو شنبه 1/6/1361
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزا التماس دعا
(مادر جان بعد از شهادتم قرآن جیبی مرا به برادرم بده و بگو برادرت همیشه این کتاب را در پیش خود داشت و تو هم او را همیشه نگهدار در هر زمانی و هر مکانی )
پیام شهید بر گرفته از وصیت نامه :
مادر عزیزم راهی که انتخاب کرده ام آگاهانه وبه خاطر عشق به خدا اسلام بوده مبادا امام را تنها بگذارید اگر چنین شود اسلام را تنها گذاشته اید . به امید روزی که راه کربلا باز شود و همه آرزومندان اسلام و امام حسین (ع) سالار شهیدان را زیارت کنند.